از بودن و نوشتن

[برای روزهای ناآرام]

 دیگر دلیلی برای اینکه هر روز در آینه به خودم لبخند بزنم، ندارم. امیدهای زندگی‌ام کم شده و من معتقدم آدم وقتی که رویاهایش را فراموش کند، همان لحظه می‌میرد. حالا منی که مرده‌ام، چگونه زندگی‌ام را ادامه دهم، نمی‌دانم. همه چیز برایم بی‌معنی شده. تقریباً همه چیز. چنان کلاف سردرگمی صبح تا شب هی به این در و آن در می‌زنم و دنبال چیزی می‌گردم ولی آنچه که می‌خواهم پیدا نمی‌شود انگار. تابستان من نباید اینقدر آرام و بی‌هیاهو بگذرد. اصلاً نمی‌دانم این روزها را باید چگونه بگذرانم و چه چیزی می‌تواند حال مرا کمی بهتر کند. این دو بیت شعر روی زبانم است و هر لحظه زمزمه‌اش می‌کنم:  «من مرده‌ام و بغض دلم وا نمی‌شود / زحمت نکش که مرده مداوا نمی‌شود، هی غصه می‌خورم که چه تنها شدم ولی / این غصه‌ها که در دل من جا نمی‌شود.»

به جز کتابی که در دستم است و تا نیمه خوانده‌ام‌ آن را و میلم نمی‌کشد تمامش کنم، حوصله‌ی کار دیگری را ندارم. لطفاً یک نفر بیاید برای من کمی چای بریزد. شاید نوشیدن چای درمان من باشد. قول می‌دهم چای‌ام را که خوردم، بلند شوم گل‌های خانه را آب دهم. کمد کتاب‌هایم را مرتب کنم و دستی به سر و روی خانه بکشم. این خانه‌ی دلگیر و متروک دیگر دارد مرا افسرده می‌کند. فردا، عصر که شد، هوا که خنک‌ شد، باید از خانه بیرون بروم. قدم بزنم و به تماشای مردم شهر بنشینم. نمی‌دانم در گوشه و کنار شهر و در هیاهوی دنیا چه خبر است. خیلی وقت است که اخبار را دنبال نمی‌کنم و اگر هم خبری را بشنوم بی‌توجه از کنارش رد می‌شوم.

به سفر پناه ببر:)

شاعر می‌گه که:
«گفتی خودت مسیری و رفتن رسیدن است / من سال‌هاست می‌روم اما "سفر" کجاست؟»

چیزی که حال رو خوب کنه قطعا وجود داره خیلی خیلی زیاد هم وجود داره

مگر اینکه در گذشته و یا آینده گیر افتاده باشید...

می‌پذیرم. حق با شماست :))
نمی‌دونم، شاید.

مگه تو آینه لبخند زدن هم دلیل می‌خواد؟

واسه من آره :(

خب دلیل‌ش یه چیز مسخره باشه. مثلا برگشتن من. :دی

شما که خوش برگشتین ولی من نمی‌تونم خودمو جلوی آینه گول بزنم :/

مهم اینه که آینه‌هه گول می‌خوره.

آینه‌ی خونه‌ی ما باهوشه، به این سادگی گول نمی‌خوره :))

شما از اون باهوش‌تر باشین و گول‌ش بزنین.

گول نمی‌خوره خب :|

هشتگ خواستن توانستن است.

من دیگه حرفی ندارم.

هشتگ اینا فقط شعاره :دی.

هشتگ متاسفانه موافقم.

:))

☕☕☕ تقدیم به شما:)❤️

عه چای! مرسی :))
الآن پا می‌شم می‌رم گل‌های خونه رو آب می‌دم :دی.

دو روزه دارم تلاش می‌کنم، از اول می‌گفتین چایی حال‌تون رو خوب می‌کنه خب. :"|

من که تو پست گفته بودم. تقصیر خودتونه که دقت نکردین.

خیلی هم دقت کردم. اصلا بی‌خیال. گل‌های خونه‌تون رو بدین من آب بدم، تا وقتی‌که حال‌تون بهتر شه. :دی

خب باشه. لوکیشن براتون می‌فرستم، صبح به صبح بیاید آبشون بدید و برید ^_^

برای منم لوکیشن بفرستید=

 

ولی زیاد درگیرش نشید 

بعضی وقت ها اینجوری ِدیگه

همونقدر که روح ادم به لبخند زدن خوشحال بودن و معاشرت با ادم ها و غیر ادم ها احتیاج داره

به غم و گوشه نشینی و بدحالی و بی حالی 

هم احتیاج داره(:

اما اگه خیلی وقتِ که درگیرشین

راهش همون لوکیشن فرستادنه(؛ 

 

 

 

به‌به سپیده خانم!

متأسفانه روح من انگار به این غم و گوشه‌نشینی و بدحالی خیلی وقته که عادت کرده. درحالی که این روزها حس می‌کنم به اون خوشحال‌بودن و لبخندزدن و به خصوص "معاشرت" بیشتر نیاز داره.
لوکیشن خونه‌مون رو همین جا وسط وبلاگ می‌ذارم، همه‌تون بیاین اصن :))
جمعه ۴ شهریور ۱۴۰۱ , ۲۱:۰۵ °○ ‌‌‌‌‌‌‌‌نرگس

کتابی که تا نیمه خونده بودید رو تموم کردید؟

+ صرفاً برای اینکه تعداد لایکا و کامنتا برابر بشه :|

نه متأسفانه، حوصله‌م نکشید تمومش کنم.
+ خب منم پسندِ خودمو پس گرفتم تا تعداد پسندها و نظرات از برابربودن دربیاد و تلاش شما بی‌نتیجه بمونه :دی.
شنبه ۵ شهریور ۱۴۰۱ , ۱۴:۱۳ °○ ‌‌‌‌‌‌‌‌نرگس

پس منم می‌رم به‌صورت رندوم، به چند نفر می‌سپرم بیان دوباره تعدادشو برابر کنن.

اون موقع منم نظرات شما رو عدم نمایش می‌زنم تا هم تعداد پسندهای پستم زیاد باشه، هم تعداد پسندها و نظرات نابرابر شه و هم حرص شما دربیاد.
شنبه ۵ شهریور ۱۴۰۱ , ۲۲:۰۰ °○ ‌‌‌‌‌‌‌‌نرگس

اوکی! :دی

خـیلی خـب.

به قول شما که هی شاعر شاعر می کنید، شاعر میگه:

"اگر حوصله ی

کتاب قدیمی را نداشتی

جدیدش را باز کن"

 

خیلیم وزن داشت... عجب شاعری بوده واقعا!

این روزا دیگه هیچ جوره حتی حوصله‌ای برای بازکردن کتاب ندارم. چه جدید، چه قدیمی‌ش.

ولی خب دست شاعرش درد نکنه، خیلی هم قشنگ بود :))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan